English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 20 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to suspend [stay] a ruling [proceedings] [the execution] U تعلیق کردن حکمی [دعوایی ] [ اجرای حکمی] [قانون]
to suspend U معلق نگه داشتن [در محیطی] [فیزیک] [شیمی]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
suspend U اویزان شدن یا کردن اندروابودن
suspend U معلق کردن موقتا بیکار کردن
suspend U معوق گذاردن
suspend U اویزان کردن
suspend U معلق کردن تعلیق دادن
suspend U به عقب انداختن اجرای حکم
suspend U تعلیق درجه یاتعلیق مزایای نظامی
suspend U به تعویق انداختن
suspend U معلق کردن
suspend U موقتا" تعطیل کردن
suspend U معلق
suspend U موقوف الاجرا کردن معلق
suspend U مسکوت گذاشتن
suspend U دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
suspend U معوق داشتن
suspend from service U معلق کردن از کار
to suspend payment U پرداخت راموقوف کردن متوقف شدن
to suspend somebody's sentence on probation U مجازات کسی را با شرط دوره آزمایشی به تعویق انداختن [قانون]
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com